دستور موقت مستقلاً قابل اعتراض وتجدیدنظر نیست و متقاضی می تواند ضمن تقاضای تجدیدنظر به اصل راُی نسبت به دستور موقت نیز اعتراض وتقاضای رسیدگی کند .

شماره دادنامه :۹۲۰۹۹۷۰۹۰۵۶۰۰۱۳۰ مورخ ۱۳۹۲/۱۰/۲۱

راُی شعبه 30دیوان عدالت اداری

نظر به محتویات پرونده واین که شکایت اصیل و وارد به طرفیت هیاُت عالی نظارت برانتخابات شوراهای اسلامی و فرمانداری شهرستان بهارستان است اولاً _اعضای هیاُت نظارت بر انتخابات از نمایندگان مجلس شورای اسلامی هستند . ثانیاً _ خواسته خارج از مصادیق بند ۲ ماده ۱۰ قانون تشکیلات وآیین دادرسی دیوان عدالت اداری است. ثالثاً_ هیاُت های نظارت بر انتخابات جز موسسات و نهادهای عمومی غیر دولتی موضوع تبصره ماده ۵۰ قانون محاسبات عمومی کشور نیستند. رابعاً_ رسیدگی به شکایات راجع به انتخابات شوراها ونتایج حاصل از آن برابر ماده ۵۲و۷۰ الی ۷۴ آیین نامه اجرایی انتخابات وشوراهای اسلامی شهر مصوب ۸۱ هیاُت وزیران وماده ۲۵قانون شوراها در صلاحیت هیاُت های نظارت می باشد ‌.خامساُ_ نتیجه اظهارنظر نفیاُ یا اثباتاً در رابطه با ابطال یاعدم ابطال مصوبات وتصمیمات هیاُت های نظارت ، فی الواقع ابطال یا عدم ابطال آرای انتخاباتی است که از صلاحیت دیوان خارج است.علی هذا و با اختیار حاصله از ماده۴۸ قانون فوق الذکر دیوان (وعدول از نظر سابق خود از جهت پذیرش وصلاحیت رسیدگی دیوان )، قرار عدم صلاحیت به شایستگی هیاُت عالی نظارت برانتخابات (در رابطه باشکایت اصیل وثالث) صادر می نماید مقرر است دفتر،در اجرای ماده اخیر الذکر پرونده با برگ شماری وتشکیل بدل مفید، اعلام مراتب به شاکی اصیل و واردثالث به دبیر خانه هیاُت عالی نظارت استان تهران ارسال گردد.

راُی دیوان شعبه ۱ تجدیدنظرعدالت اداری

در خصوص تجدیدنظر خواهی آقای (...) فرزند...از تصمیم شماره ۱۸۲۹۰۰۱ _ ۹۲/۷/۹ صادره از شعبه سی ام بدوی دیوان عدالت اداری مبنی بر لغو اثر از دستور موقت شماره ۱۸۲۹ _ ۹۲/۶/۱۳ صادره از شعبه سی ام بدوی دیوان عدالت اداری ؛ صرف نظر از این که شعبه تصمیم گیرنده ملغی الاثر کردن دستور موقت را نباید به صورت (( قرار دیوان )) صادر می نمود وبا عنایت به ماده ۱۲۲قانون دیوان عدالت اداری ، در موارد سکوت قانون مذکور ، قانون آیین دادرسی مدنی حاکم است ومطابق ماده ۳۲۵قانون اخیر الذکر، دستور موقت مستقلاً قابل اعتراض و تجدید نظر نیست ومتقاضی می تواند ضمن اعتراض به اصل راُی نسبت به دستور موقت نیز تقاضای رسیدگی کند ونیز در پایان نباید آن را قابل اعتراض می دانست وصرف نظر از این که نسبت به اصل دعوی نیز قرار عدم صلاحیت صادر نموده است ودر تاریخ ۹۲/۹/۱۳ دستور ارسال سوابق را به مرجع ذی صلاح صادر نموده است، نظر به این که دستور موقت ورفع اثر از آن در اختیار شعبه رسیدگی کننده به اصل دعوی استودر اعداد آرای قابل تجدید نظر احصا نگردیده واصولاً راُی تلقی نمی گردد، لذا به استناد مواد ۳۶ و۴۰ وتبصره ماده ۳۵ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت ، قرار رد تجدیدنظر خواهی صادر واعلام می گردد .راُی صادره قطعی است.