وکیل متخصص در پرونده های دیوان عدالت اداری
دیوان عدالت اداری، به عنوان مرجعی تخصصی،محل مراجعه یک وکیل پایه یک دادگستری متخصص و باتجربه در پرونده هایی است که رسیدگی به آنها در صلاحیت دیوان عدالت می باشد.دیوان در تهران مستقر است ولی دفاتر نمایندگی دیوان عدالت در مراکز استانها برای تشکیل پرونده و امورات اداری ،ایجاد گردیده است.
سپردن فرآیند دادخواهی در دیوان عدالت اداری به وکیل دادگستری و البته وکیلی که تجربه وکالت در دعاوی دیوان را دارد،به لحاظ تخصصی بودن موضوعات مطروحه در دیوان عدالت اداری و فقر دروس دانشگاهی مرتبط با دعاوی معمول مطروحه در دیوان مانند دعاوی و شکایات مطروحه از آراء کمیسیونهای شهرداری،آراء شعب تعزیرات حکومتی،کمیسیونهای گمرکی،هسته ها و هیأتهای گزینش و ...؛ به صلاح شاکی پرونده است.
با این توضیح به طور اجمالی به تشریح ساختار،تشکیلات و صلاحیتهای دیوان عدالت اداری می پردازیم.
مقدمه: دیوان عدالت اداری یکی از نهادهای قضایی زیر مجموعه قوه قضائیه است که به موجب ماده یک قانون دیوان عدالت اداری جدید (قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب 22/9/1390 مجلس شورای اسلامی 25/3/1390 مجمع تشخیص مصلحت نظام) در اجرای اصل 173 قانون اساسی برای رسیدگی به شکایات و اعتراضات مردم نسبت به مأموران،واحدها و آیین نامه های دولتی خلاف قانون با شرع یا خارج از محدوده اختیارات مقام تصویب کننده تشکیل گردیده است.
برای آشنایی خوانندگان با دیوان عدالت اداری موضوع را در محورهای زیر پی می گیریم:
1-ساختار دیوان عدالت اداری
بر اساس ماده 2 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری (که در اینجا به اختصار با عنوان قانون دیوان عدالت اداری ذکر می گردد) دیوان از شعب بدوی،تجدیدنظر،هیأت عمومی و هیأتهای تخصصی تشکیل شده است.
تشکیلات قضایی –اداری و تعداد شعب دیوان با تصویب رئیس قوه قضائیه تعیین می شود.
الف) شعب بدوی دیوان عدالت اداری
هر شعبه بدوی دیوان دارای یک رئیس یا دادرس علی البدل است.. برای تصدی سمت مذکور،قاضی مورد نظر باید دارای ده سال سابقه کار قضایی باشد.
ولی در مورد قضات دارای مدرک کارشناسی ارشد یا دکتری در یکی از گرایش های رشته حقوق یا مدارک حوزوی همتراز، داشتن پنج سال سابقه کار قضایی کافی است.
مضافاً آنکه چنانچه قاضی ای دارای پنج سال کار قضایی در دیوان عدالت اداری باشد از شمول شرط ده سال سابقه کار قضایی معاف است.
برای رسیدگی در شعب بدوی دیوان عدالت اداری، بایستی دادخواست لازم به ترتیبی که در مواد 16 تا 20 قانون دیوان عدالت اداری آمده است تقدیم دیوان گردد.
ب) شعب تجدیدنظر دیوان عدالت اداری
شعب تجدیدنظر دیوان عدالت ادداری با حضور دو عضو،رسمیت می یابد و ملاک صدور رأی نظر اکثریت است.
چنانچه جلسه شعبه تجدیدنظر دیوان عدالت اداری با حضور دو عضو رسمیت یابد و لیکن هنگام صدور رأی بین دو قاضی اختلاف حاصل شود،توسط رئیس دیوان عدالت اداری یک عضو مستشار به دو قاضی مذکور اضافه می شود.آرای صادره از شعب تجدیدنظر دیوان عدالت اداری، قطعی می باشند.
با این حال در قانون دیوان عدالت اداری راههای فوق العاده و خاصی برای اعتراض به آرای قطعی دیوان عدالت اداری پیش بینی گردیده است.که در بخشهای بعدی به آن می پردازیم:
به موجب ماده 65 قانون دیوان عدالت اداری ، کلیه آرای شعب بدوی دیوان عدالت ادری به درخواست یکی از طرفین یا وکیل یا قائم مقام و یا نماینده قانونی آنها قابل تجدیدنظرخواهی در شعب تجدیدنظر است.
همانطوریکه در قانون آییین دادرسی مدنی در مورد رسیدگی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی قید شده، در قانون دیوان عدالت داری نیز طی حکم مشابهی مقرر شده است، مقرراتی که در مرحله رسیدگی بدوی در دیوان عدالت اداری رعایت می گردد در مرحله تجدیدنظر نیز جاری است.مگر اینکه به موجب قانون ترتیب دیگری مقرر شده باشد.
ج) هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری با شرکت حداقل دو سوم قضات دیوان عدالت اداری به ریاست دیوان و یا معاون قضایی وی تشکیل می شود و ملاک تصمیم گیری و صدور رأی نظر اکثریت اعضای حاضر است.
د) هیأتهای تخصصی دیوان عدالت اداری
قانون دیوان عدالت اداری جدید،هیأت جدیدی را پیش بینی نموده است که اموری را که در صلاحیت هیأت عمومی دیوان عدالت اداری است ابتدائاً رسیدگی می نمایند.
هیأتهای تخصصی مرکب از حداقل پانزده نفر از قضات دیوان عدالت اداری است.رسمیت جلسات هیأتهای تخصصی منوط به حضور دو سوم اعضا است .
در صورتی که عقیده اکثریت مطلق اعضای هیأتهای تخصصی دیوان عدالت اداری بر رد شکایت باشد،رأی به رد شکایت صادر می شود. رأی به رد شکایت ظرف مدت بیست روز از تاریخ صدور از سوی ده نفر از قضات دیوان عدالت اداری و یا رییس دیوان عدالت اداری قابل اعتراض است. در صورت اعتراض و یا چنانچه نظر اکثریت کمتر از سه چهارم اعضا بر رد شکایت باشد، پرونده در هیأت عمومی دیوان عدالت اداری طرح و رسیدگی می شود.
در نقطه مقابل، چنانچه نظر اکثریت مطلق اعضا هیأت تخصصی رسیدگی کننده بر قبول و وارد بودن شکایت شاکی و ابطال مصوبه مورد اعتراض باشد، پرونده تشکیل شده به ضمیمه نظریات هیات تخصصی جهت رسیدگی و صدور رأی به هیأت عمومی دیوان عدالت اداری فرستاده می شود.
شایان ذکر است چنانچه شاکی پرونده به استناد مغایرت مصوبه مورد اعتراض با موازین شرعی طرح دعوی نموده باشد، هیأتهای تخصصی و عمومی بایستی نظر شورای نگهبان را جویا گردند و نظر صادره برای هیأتهای عمومی و تخصصی دیوان عدالت اداری، لازم الاتباع می باشد.
هـ) واحد اجرای احکام دیوان عدالت اداری
بر اساس قانون دیوان عدالت اداری کلیه اشخاص و مراجع مذکور در ماده 10 قانون یاد شده باید آرای دیوان را فوراً اجرا نمایند.
در واقع پس از ابلاغ رأی به محکوم علیه، یک نسخه از آن به همراه پرونده به اجرای احکام دیوان ارسال می شود. و شخص یا سازمان محکوم علیه باید طی یک ماه نسبت به اجرای کامل مفاد دادنامه دیوان یا گرفتن رضایت محکوم له اقدام و نتیجه امر را کتباً به اجرای احکام دیوان عدالت اداری، گزارش و اعلام دارد.
از نظر تشکیلاتی، واحد اجرای احکام دیوان، زیر نظر ریاست دیوان عدالت اداری یا معاون او انجام وظیفه می نماید.
اجرای احکام دیوان نیز دارای تعدادی قاضی اجرای احکام و پرسنل دفتری است.
شرایط تصدی سمت دادرس اجرای احکام دیوان عدالت اداری عبارت است از: داشتن ده سال سابقه قضایی و یا پنج سال سابقه قضایی با داشتن مدرک کارشناسی ارشد یا مدرک دکتری در رشته های حقوق و الهیات ( گرایش فقه و مبانی حقوق اسلامی) یا همتراز حوزوی آن.
2-صلاحیت ها و اختیارات دیوان عدالت اداری
از توجه به قانون دیوان عدالت اداری می توان برای دیوان عدالت اداری، صلاحیت ها و اختیارات زیر را شمارش نمود.
الف) رسیدگی به شکایات و دادخواهی ها و کلیه اشخاص حقیقی یا حقوقی از تصمیمات و اقدامات واحدهای دولتی.
واحد دولتی تعبیر عامی است که شامل وزارتخانه ها، سازمانها ، موسسات ، شرکت های دولتی، شهرداری ،تأمین اجتماعی و نیز تشکیلات و نهادهای انقلاب اسلامی و مؤسسات وابسته به آنها می گردد.
ب) ممکن است تصمیم و اقدام مورد اعتراض شاکی تصمیم و اقدام مأمور دولتی باشد و نه تصمیم و اقدام سازمان .در اینجا نیز با توجه به سمت دولتی مأمور دولتی هر یک از واحدهای دولتی و اجرایی مذکور در بند « الف » ؛ دیوان عدالت اداری صالح به رسیدگی است.
ج) رسیدگی شکلی به شکایات و اعتراضات از آراء و تصمیمات قطعی هیأت ها و کمیسیون های اداری و دولتی مانند هیأتهای رسیدگی به تخلفات اداری، کمیسیون های شهرداری از جمله کمیسیون ماده 100 ،کمیسیون عوارض شهرداری (ماده 77) کمیسیون موضوع ماده 99 قانون شهرداری، کمیسیون مشاغل مزاحم،آرای هیأت های حل اختلاف اداره کار، آرای هیأتهای مالیاتی، کمیسیون های امور گمرکی، آرای شعب تعزیرات حکومتی ،کمیسیون چاههای بدون پروانه ،آراء هیأتها و هسته های گزینش ادارات و سازمانها ،کمیسیون های تأمین اجتماعی و ...
د) رسیدگی به شکایات استخدامی به لحاظ تضییع حقوق استخدامی قضات، مشمولان قانون مدیریت خدمات کشوری و سایر مستخدمین واحدها و موسسات مذکور در بند«الف» و مستخدمان متبوع موسساتی که شمول قانون دیوان عدالت اداری نسبت به آنها نیازمند قید نام است خواه مستخدمین یاد شده لشکری باشند یا کشوری.
هـ) اظهار نظر در مورد احراز وقوع تخلف از ناحیه اشخاص و مقامات مندرج در بندهای فوق
و)ابطال مصوبات دولتی شامل آیین نامه ها و سایر نظامات و مقررات دولتی و شهرداری ها و مصوبات شورای اسلامی شهرها و روستاها و مصوبات موسسات عمومی غیر دولتی.
با توجه به تبصره ماده 12 قانون دیوان عدالت ادری، امکان رسیدگی به شکایات از تصمیمات قضایی قوه قضائیه و آیین نامه ها ،بخش نامه ها و تصمیمات رئیس قوه قضائیه و مصوبات و تصمیمات شورای نگهبان قانون اساسی و شورای عالی امنیت ملی؛ میسر نمی باشد.
3-ترتیب رسیدگی ها در دیوان عدالت اداری
بسته به مرجع رسیدگی به پروندها در دیوان عدالت اداری این مبحث در قالب بندهای زیر توضیح می دهیم:
الف)ترتیب رسیدگی شعب بدوی دیوان عدالت اداری
تشریفات و مقررات شکلی تقدیم دادخواست در دیوان عدالت اداری تفاوت چندانی با مقررات شکلی طرح دعاوی حقوقی در دادگاهای عمومی ندارد.
با این حال رسیدگی ها در دیوان عدالت اداری به صورت غیر حضوری و صرفاً بر اساس دادخواست تقدیمی شاکی یا وکیل یا نماینده وی و لایحه طرف مقابل انجام می پذیرد.
مع الوصف بویژه در مواردی که طرح دعوی در دیوان توسط وکیل دادگستری انجام می پذیرد ،بهتر است لایحه طرف مقابل مطالعه و در قبال آن لایحه جدیدی به شعبه رسیدگی کننده تقدیم گردد.
با این حال شعبه رسیدگی کننده می تواند هر یک از اطراف پرونده را برای دادن توضیح احضار نماید و چنانچه شکایت علیه ادارات و واحدهای مندرج در ماده 10 قانون دیوان عدالت اداری طرح شده باشد طرف شکایت موظف به معرفی نماینده می باشد.مستفاد از ماده 41 قانون دیوان عدالت اداری شعبه رسیدگی کننده می تواند هر نوع تحقیق یا اقدامی را که به کشف واقع کمک نماید یا انجام آن برای پیشرفت رسیدگی موثر است از ضابطین قوه قضائیه و نهادها و مراجع اداری طلب نماید.
مخاطب نامه دیوان عدالت اداری بایستی تحقیقات و اقدامات خواسته شده را انجام دهد و گرنه به مجازات اداری یا انتظامی محکوم می گردند از طرفی شعبه دیوان می تواند هر یک از طرفین را برای ادای توضیح به دیوان دعوت نماید.
ب) صدور دستور موقت در دیوان عدالت اداری
دستور موقت یکی از تأسیسات دادرسی عادلانه است که مبنای ایجاد آن جلوگیری از بروز زیان و خسارت به متقاضی دستور موقت در فرضی است که در ماهیت دعوی رأی به نفع وی صادر می شود.
به بیان بهتر و به تعبیر قانون دیوان عدالت اداری در مواردی که اجرای اقدامات یا آراء مورد شکایت و یا خودداری از انجام وظیفه توسط اشخاص و مقامات دولتی که مورد اعتراض شاکی پرونده قرار گرفته است، موجب ایراد خساراتی به خواهان می گردد که جبران آن عملاً غیر ممکن یا دشوار است، شاکی می تواند ضمن دادخواست یا پس از طرح دادخواست از شعبه رسیدگی کننده، صدور دستور موقت را درخواست نماید.
مرجع رسیدگی به تقاضای دستور موقت شعبه ای است که به اصل دعوی رسیدگی می کند ولی در مواردی که درخواست ابطال مصوبه ای از هیأت عمومی دیوان عدالت اداری می شود و ضمن شکایت صدور دستور موقت تقاضا شده باشد،ابتدا پرونده به یکی از شعب بدوی دیوان عدالت اداری صرفاً جهت رسیدگی به تقاضای دستور موقت ارجاع می شود تا در صورت صدور دستور یاد شده؛ شکایت به صورت خارج از نوبت در هیأت عمومی دیوان عدالت اداری رسیدگی گردد.
اگر تقاضای دستور موقت در مرحله تجدیدنظر مطرح شود تصمیم گیری در مورد رد یا قبول این درخواست با شعبه تجدیدنظر دیوان می باشد. اجرای دستور موقت نیازمند تأیید ریاست دیوان عدالت اداری است.
ج) رسیدگی شعب تجدیدنظر دیوان عدالت اداری
تمامی دادنامه های صادره از شعب بدوی دیوان به تقاضای هر یک از طرفین یا نمایندگان و یا قائم مقام آنها ظرف مهلت بیست روز برای اشخاص مقیم در ایران و دو ماه از تاریخ ابلاغ برای اشخاص مقیم در خارج، قابل اعتراض در شعب تجدیدنظر دیوان عدالت اداری است.
رعایت مقررات شکلی دادخواست در مرحله بدوی دیوان عدالت اداری برای مرحله تجدیدنظر دیوان هم ضروری است.
قاعده کلی رسیدگی شعب تجدیدنظر دیوان عدالت اداری همان است که در ماده 78 قانون دیوان عدالت ادری، بدین مضمون بیان شده است؛مقرراتی که در مرحله بدوی دیوان رعایت می شود در مرحله تجدیدنظر دیوان عدالت اداری نیز جاری است مگر اینکه به موجب قانون ترتیب دیگری مقرر شده باشد.
اگر تصمیم شعبه بدوی دیوان عدالت به صورت « قرار » باشد و شعبه تجدیدنظر دیوان ،قرار صادره را مطابق موازین قانونی ندارند بعد از نقض قرار صادره پرونده امر را جهت رسیدگی ماهوی به شعبه بدوی صادر کننده قرار مسترد می دارد.
در فرضی که شعبه تجدیدنظر دیوان عدالت اداری؛ اعتراض تجدیدنظر خواه را وارد نداند، رأی شعبه بدوی را تأیید می نماید والا (یعنی در فرضی که ایراد معترض را وارد تشخیص دهد)رأی مورد اعتراض را نقض و مبادرت به صدور رأی می نمایند.
د) رسیدگی در هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
بر خلاف رسیدگی در شعب بدوی و تجدیدنظر برای طرح شکایت در هیأت عمومی دیوان عدالت اداری نیازی به تنظیم دادخواست نیست و درخواست ابطال مصوبات با تقدیم درخواست نیز ممکن است.
اما در این درخواست،باید علاوه بر مقررات شکلی معمول در همه دادخواست های حقوقی مشخصات مصوبه (آیین نامه-بخشنامه-دستورالعمل و ... ) مورد اعتراض قید و حکم شرعی یا مواد قانونی که ادعای مغایرت مصوبه با آن شده است نیز به درستی توضیح داده شود.
بر اساس قانون جدید دیوان عدالت اداری هر شخص ولو اینکه ذی نفع نباشد مجاز به طرح دعوی ابطال مصوبات دولتی است و برای شکایت از مصوبات دولتی نیازی به پرداخت هزینه دادرسی نمی باشد.